خلاصه رمان افسانه ای پر
سه روز طول کشید با اصرار برادرم رمان پر را از اینرنت دانلود کنم و پای خواندنش بشینم،اما بر عکس انگه بردارم و دوستان از جذابیت ان تعریف میکردند نتوانست احساسات مرا بر انگیزد و من را شیفته خود بکند-شاید موضوع کتاب برای سالهای بسیار دور بود و زمان خواندش برامن مناسب نبود...
اما داستان در مورد مرد هوس رانی بوده است که بجای اینگه زندگی فعلی خود را اکی کند و درست گند و دوست داشتن را به خانواده خود بیاموزد به دنبال دختر دیگری که تازه شوهرش را از دست داده افتاده بود و تنها با صدا ان زن عاشقق شده بود.
اما با جلو رفتن داستان کاملا به این اندیشه میرسیم که مرد داستان یکی از قشر های معمولی جامعه بوده و به دنبال ی کار خود عاشق صدای زنی در یک خانه میشود و زن نیز جون زیر بار بسیاری از مشکلات بود به مرد غریبه جواب بلیه بود-شاید نویسنده خجالت کشیده که صریحا اعلام کند که مرد هفته ای سه شب برای کاری غیر اخلاقی در منزل زن خاضر میشود و ...رفته رفته داستان شکل میگیرد اما از کجا این داستان شروع میشود؟
-از سوی دیگر مرد تنها مجذوب صدای زن میشود و تنها وتنها تمام فداکاری به قول نویسنده را برای صدای زن انجام میدهد و برای رسیدن به ثروتی که امید دارن در اینده برایش تامین شود.
-داستان بسیار سبک و کم محتوا بود موضوع خاصی نیود که بتوان درباره ان نوسینده را تحسین کرد جز انکه یه داستان 20 صفحه ای را با هنرمندی گفتار و با تعریف های الکی در 200 صفحه بیان کرده است ای کاش بجای اینها موضوعات جالب تری نیز میتوانست به داستان اضافه کند.
-از طرفی دیگر نیز مرد که حاضر شده بخاطر عشق ،پول،.... از یک زن قاتل حمایت کند...
تمام اینها یکطرف ولی نمتوانم علت خود کشی مرد را درک کنم زیرا همه چیز اماده شده بود تا به ارزوهایش برسد و تنها علت میتواند فهمیدن این وموضوع باشد که نمیتواند با گناهانی مثل خیانت به خانواده اش -جامعه-و محل کارش ....به زندگی ادامه بدهد...